در ماه های اخیر هر روزنامه ای را که باز می کنی ، هر سایت خبری را که می خوانی هر کانال تلویزیونی را که نگاه می کنی صحبت از سیاست است همه نگاه ها و همه تحلیل ها به مسائل سیاسی بر می گردد اما آیا هیچ وقت از خود پرسیدیم در این هیاهوی سیاسی چه چیزهایی و چه کسانی قربانی شدند ؟
این مقدمه ای اندک از باب تذکر این مورد بود که این روزها مردمان استان های شمالی کشور حال و روز خوشی ندارند می توان دلیل آن را از اندک اخبار مختصر رسانه ها در مورد نابودی جنگل های شمال ایران ، واردات برنج و میوه از کشورهای مختلف در زمان برداشت محصول کشاورزان و باغداران دانست .
جنگلهای شمال ایران حال و روز خوشی ندارند و در معرض نابودی هستند. ولی این نابودی به دست خودمان با تیشه ای است که به ریشه خودمان می زنیم . هر روز هزاران اصله درخت در جنگلها و مناطق حفاظت شده قطع میشوند و سازمانهای محیط زیست و جنگلها و مراتع کشور که مسئولیت حفظ و صیانت از این میراث گران بها را به عهده دارند با سوء تدبیر و مدیریت روند نابودی را سرعت میبخشند.
کشاورز یا باغداری که یک سال کامل را به امید چنین روزی سپری کرد تمام آرزوهای خود و خانواده خود را بر باد رفته می بیند چه روزهایی این انسان های زحمت کش از ترس قهر طبیعت به خود لرزیدند و حال که با اتکا به خدواند طبیعت با آنان در به ثمر نشستن محصول خوب یار بود دست نامهربان عده ای سیلی سردی بر رخ آنان فرود آورد که شرمساری از خانواده هم بر آن اضافه خواهد شد .
تصور اینکه زن و مردی 6 ماه از سال را با پای برهنه در آب و گل و لای با کمری دو تا شده در تلاش برای روزی حلال و خودکفایی کشاورزی کشور سپری کنند و در پایان محصول شان را در انبارهایشان تقدیم موش ها کنند بسیار رنج آور است . دردآور تر آن است که به جای محصول آنان محصولات بی کیفیت تر کشورهای دیگر در بازارها و منازل ما جای گرفته است انگار همه ما از صدا و سیما گرفته تا بازرگانان و برخی مدیران برای رونق کشاورزی و اقتصاد کشورهای دیگر ناآگاهانه قدم بر می داریم .
زمانی کشاورزان با دیدن وضع اسف بار بازار برنج داخلی اقدام به تبدیل زمین های کشاورزی خود به باغ های میوه کردند و امروز در زمان برداشت محصول میوه خود با انبوه میوه های وارداتی و بی کیفیت خارجی مواجه می شوند انگار به هر سمتی که قدم بر می دارند نیروی در مخالفت با آنان بر می خیزد . حال تنها راهی که برای این کشاورزان باقی می ماند قطع کردن درختان باغ های میوه خود و فروش و استفاده از آن به عنوان هیزم می باشد تا بتوانند با گرمای آن بر سرمای طبیعت غلبه کنند .
باید گریست به حال خودمان به حال کشاورزیمان به حال باغداریمان به حال جنگل هایمان به حال کشاورزانمان به حال باغدارانمان به حال برخی از مدیرانمان به حال برخی از . . .
به سکوت سرد زمان،
به خــزان زرد زمان،
نه زمان را درد کسی،
نه کسی را درد زمان