محرم هسه ماه خون
مصیبت و عزاهه
حسین (ع) وسه دل خراب
تن جمه ی سیاهه
تش دارنه دل با این خور
جن و ملک عزانه
حسین(ع) حسین(ع) ، انه مه گوش
دل اونجه مبتلاهه
به عشق تشنا لب حسین(ع)
سالار کربلاهه
زهرای داغ تازه بوین
ای انه، ناله ناله
لعنت به شمر و اون یزید
بی رحم و بی حیانه
ظلم و ستم هاکردنه
پرونده شون سیاهه
زینب میون کشته ها
چرخ گیرنه شه براره
هوای کربلا چه جور
وارش دارنه ، میاهه
سقای کربلا ، اسا
عباسه ، پرچمداره
در علقمه غوغا بیه
دشمنون دسته دسته
عمو عمو ، خیمه دله
وچونه ونگه واهه
عمو بورده او بیاره
سکینه چشم به راهه
فراوون شط اوره وه
شه مشک بار هکرده
از قدرت و نیروی وه
دشمن فرار هکرده
دشمن ندا اونجه امون
تشنا بیه وه خسه
آخر بیه از اسب رها
سقا دیگه بی دسه
اصغره ششماهه فدا
از تیر زهر دشمن
مشته خونه ونه گلی
حرمله چنده پسته
میدون علی اکبر هم
با تنه پاره پاره
به قد و قامت اونجه وه
رعنا ، چشم انتظاره
قاسم شهید اشقیا
با خون حنا دوسه
برمه و شونگ بیه بلند
نجمه صاحب عزاهه
راهه حسین(ع) راه خدا
درس حسین(ع) شهادته
خون حسین(ع) هسه گوا
دل به حسین(ع) سعادته
طاهری) غم دارنه زیاد)
حسینه (ع) وسه دل مریض
با برمه خوندنه وه شعر
لعنته خدا به یزید
ترجمه فارسی
ماه محرم آمد
محرم ماه خون با مصیبت و عزاداری شروع شده است.
دل از حسین و یارانش داغدار و جامه ها سیاه می باشد.
با شروع ماه محرم دلها می سوزد و جن و ملائک همه عزادارند.
از هر کجا صدای حسین(ع) حسین(ع) به گوش می رسد و همه در غمند.
اینهمه عزاداری برای سالار شهیدان حسین(ع) می باشد.
داغ زهرا (ع) دوباره تازه شده و صدای ناله سر می دهد.
لعنت بر یزید و شمر باد که بیرحم و بی حیا بودند.
ظلم ها و ستم های زیادی مرتکب شده اند و همه در پرونده سیاهشان می باشد.
زینب(ع) در میان کشته ها به جستجوی برادرش حسین(ع) می باشد.
از آسمان کربلا از این مصیبت باران غم می بارد و سیاه به نظر می رسد.
سقای کربلا و آب آور کودکان ابوالفضل (ع) می باشد.
در علقمه غوغا و فریاد و گریه بلند شده و دشمن دسته به دسته می رسند.
صدای عمو عمو در خیمه از کودکان به گوش می رسد .
عمو به طرف شط فرات حرکت کرد و سکینه منتظر آب است.
آب زیادی در مشک خود ریخت و حرکت کرد.
از قدرت و نیروی عباس (ع) دشمنان فرار می کردند.
دشمن به ابوالفضل(ع) امان نمی داد چونکه او تشنه و خسته بود.
با زخم های زیاد بالاخره با از دست دادن دو بازو از اسب به زمین افتاد.
اصغر(ع) ششماهه از تیر دشمن به شهادت رسید.
گلویش پر از خون شد و این نشان از قاتل پست او حرمله را می دهد .
در گوشه ای میدان جسم علی اکبر(ع) پاره پاره شده است.
و از نیامدن اکبر جوان با قامت بلند ، رعنا(ع) چشم انتظار شده است.
قاسم(ع) هم در گوشه ای از میدان تنه او با خون رنگین شده است.
صدای ناله در آنجا بلند شده و نجمه(ع) صاحب عزا شده است.
راه حسین(ع) به سوی خدا و درس حسین(ع) شهادت می باشد.
خون حسین(ع) گواهی می دهد که دلها به سوی حسین(ع) سعادت و خوشبختی است.
طاهری) شعر درباره محرم زیاد سروده است و از شهادت حسین غمگین است.)
و با ناراحتی شعر می خواند و بر یزید هم لعنت می فرستد.
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا