سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
مازرون
سلام بنده عسگرصادقی ازخطه سرسبز مازندران وشهرستان نکاوشاغل درتهران می باشم . هدف ازتاسیس این وبلاگ معرفی جاذبه ها وگردشگری استان زیبای مارندران وهمچنین انعکاس مسائل ومشکلات منطقه می باشد.خواهشمنداست باارائه نظرات سازنده وارزشمندخود بنده رادررسیدن به این امرمهم یاری نمایید. باتشکرمدیریت وبلاگ مازرون
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 115
بازدید دیروز : 19
کل بازدید : 643990
کل یادداشتها ها : 316
خبر مایه


                
این قلعه که به ملک قلا معروف است ، ظاهراً به نام ملک بهمن آخرین سلطان لاریجان نام گذاری شده است

 

 کیلومتری تهران و 65 کیلومتری آمل، درجانب جنوبی جاده و رودخانه هراز آبشار پر‌آب، دائمی و عظیم، باشکوهی وصف‌ناپذیر خودنمائی می‌کند. که از کنار قلعه شاهاندشت بر روی یک‌کوه هرمی شکل مشرف به روستای شاهان‌دشت به پایین میریزد.

نمای قلعه و آبشار از جاده هراز

http://gkfbh.persiangig.com/image/shahandasht/51.JPG

این آبشار تقریباً 50 متری یکی از بزرگترین آبشارهای مازندران است.

قلعه شاهاندشت به »ملکه قلاع» ، «ملکه خلاء» و «ملک بهمن« مشهور است، قدمت آن بیش از 3000 سال تخمین زده می‌شود که با آزمایشهای کربن 14 دقیقتر می‌توان بیان کرد! این قلعه از ستگ و نوعی ساروج که مخلوطی از شیر و تخم مرغ و نوعی خاک است ساخته شده و استحکام زیادی دارد به طوریکه دربرابر زلزله‌های قوی که در منطقه زلزله‌خیز لاریجان بارها خانه‌ها را ویران کرده و حتی با‌خاک یکسان کرده، مقاومت کرده است. از نظر مهندسی، طراحی بسیار جالبی دارد، هیچ راه ورودی از اطراف قلعه وجود نداشته و تنها راه ورود آن زیر زمینی بوده که امروزه مسدود است و کوهنوردان با امکانات و رعایت موراد ایمنی می‌توانند از دیواره جنوبی قلعه به داخل صعود کنند.

تصویر قلعه از داخل روستا

http://gkfbh.persiangig.com/image/shahandasht/02.JPG

تصویر قلعه از دره امامزاده الیاس

درون قلعه به دلیل نزولات آسمانی و کندوکاوهای جویندگان گنج تقرباً تخریب شده، بقایای دیوارهای سنگی عظیم اطراف قلعه، تعدادی اتاق در کنار آبشار، مدخل راه ورودی، چند پله بلند، دیوارهایی قطور و برجهای بالای قلعه از جمله مکانهای سالم قلعه هستند، علاوه بر این برجها دیده‌بانیهایی در اطراف وجود داشته که مهمترین آنها آتشکده‌ای در فاصله 2000 متری قلعه با سبک معماری قلعه، در منطقه‌ای به نام سه‌طاق بر بالای روستای آخا و آخازیر، منطقه امیری واقع است که کاملاً مشرف به قلعه و منطقه می‌باشد.

موقعیت سه‌طاق از شاهاندشت

تصویر سه طاق از روستای آخا

http://gkfbh.persiangig.com/image/shahandasht/50.JPG

برای رسیدن به قلعه و آبشار شاهاندشت دو مسیر وجود دارد،
مسیر اول : نرسیده به شنگلده(از سمت تهران)، جاده روستای شاهاندشت، پارک ماشین در کنار رودخانه هراز، حدود 45 دقیقه پیاده‌روی
مسیر دوم: گذر از پل روستای وانا، جاده روستای شاهاندشت، پارکینگ شاهاندشت، و حدود 15 دقیقه پیاده‌روی
که مسیر دوم مناسب‌تر و پرترددتر است.

تصویر از شاهاندشت از کوه زرده آخا، در زیر سه‌طاق
http://gkfbh.persiangig.com/image/shahandasht/40.JPG

بعد از پارک ماشینها با گذر از درختان و امامزاده‌های قدیمی روستای زیبا، باصفا و پاکیزه شاهاندشت از قبرستانی گذر می‌کنی که مدفن علما و دانشمندان زیادی است و آیت‌ا... حسن‌زاده آملی ارادت خاصی به این محل داشته و حتی توصیه کرده‌اند بدون وضو وارد قبرستان نشوید!

در فاصله تقریباً دو کیلومتری از قلعه در درون دره بالای قلعه، با دو ساعت پیاده‌روی و کوهپیمایی به امامزاده‌ الیاس میرسی که در دشتی کنار رودخانه آرمیده است، که همچون بسیاری از امامزاده‌های این منطقه، به مدد اهالی میهمان‌نواز محل، همه امکانات لازم برای پذیرایی شامل پتو و ظرف و نفت و هیزم و... مهیاست،

با گذر از امامزاده و ادامه مسیر از کنار رودخانه بعد از 1 ساعت به آبشار دوم می‌رسی که در انتهای تنگه‌ای به نام شانه‌تنگ واقع شده و محل بسیار خوبی برای آب‌تنی است.

دیدار از قلعه و آبشار شاهاندشت، امامزاده الیاس و آبشار شانه‌تنگ برنامه یک روزه بسیار خوبی برای اهالی تهران و مازندران است.

http://gkfbh.persiangig.com/image/shahandasht/01.JPG

ده شاهاندشت قلعه و آتشگاهی دارد که به نظر من یکی از مهمترین قلعه‌های ایران است. این قلعه با این نامها بین اهالی این ده و دههای اطرافش خوانده می‌شود :
«ملکه قلاع» ، «ملکه خلاء» و «ملک بهمن»
ملکه قلاع که به راحتی قابل درک است ، منظور بانوی قلعه‌هاست. خلاء نیز به معنی محل خلوت و جای خالی می‌باشد. بهمن که در اسم دیگر این قلعه آمده ، نام فرشته یا امشاسپندان در کیش زردشتی است و در جهان مینوی وی نماینده منش نیک اهورمزدا است و در جهان مادی نگهبانی چهارپایان سودمند به او سپرده شده و او موکل است بر روز دوم هر ماه سال خورشیدی (بهمن روز) و ماه یازدهم هر سال خورشیدی (بهمن ماه) . بهمن به صورت «وهومن» هم گفته شده. در ضمن بهمن پسر اسفندیار پسر گشتاسب پادشاه کیانی است . وی پس از مرگ پدر طبق وصیت او تحت تربیت رستم قرار گرفت و چون به پادشاهی رسید به خونخواهی پدر به زابلستان لشکر کشید و فرامرز پسر رستم را بکشت و زال را در قفس کرد و سپس از آنجا بازگشت . لقب او را «دراز دست» نوشته اند و به این مناسبت بعضی وی را با اردشیر هخامنشی یکی دانسته‌اند .
در کنار توضیحات بالا درباره نام «بهمن» در کتاب «تاریخ طبرستان - التدوین فی الحوال جبال شروین» به نام «ملک بهمن لاریجانی» بر می خوریم ، که دو قلعه سمنکو و لاریجان را که از آنها به استواری یاد شده ، متعلق به او دانسته‌اند . طبق تحقیقات بسیاری که کردم به جز «قلعه ملک بهمن»‌ قلعه‌ای دیگر در لاریجان نیست و شکی وجود ندارد که این قلعه همانطور که نامش هم به ما کمک می کند همان قلعه لاریجان می باشد . ملک بهمن لاریجانی و ملک عزیز سلطان سه نفری بودند که در عهد شاه طهماسب صفوی در مازندران برعلیه او قیام کردند. البته هنوز تاریخ این قلعه کاملاً روشن نشده است ، چون قلعه بسیار قدیمتر از این زمان ساخته شده است.
نام ملکه قلاع واقعاً برازنده این قلعه است ، چون به مانند آشیانه عقابی تسخیر ناپذیر است ،‌ حتی در حال حاضر که زمانی طولانی از تخلیه این دژ می‌گذرد ، صعود به آن دشوار می‌نماید ، برای همین به صورت یک جای خلوت که در اسم دیگر آن «ملکه خلاء» برده شده ، در آمد است . در ابتدا گفتم که آتشکده‌ای در بیرون قلعه و تقریباً در 2000 متری آن قرار دارد که از نظر سبک معماری همانند معماری دژ می‌باشد و این یکی از دلایل است که عمر این دژ را بسیار کهن‌تر می‌کند ، تا جایی که فکر کنیم قلعه استوناوند است . حالا نوبت این است که درباره موقعیت ،‌نوع مصالح ، نقشه و طرح و قدمت آن بحث کنیم :
این قلعه برروی صخره‌ سنگی بزرگی بنا شده است که از روی آن و کنار قلعه آبشاری زیبا به پایین می‌‌ریزد . از دو طرف که دسترسی به قلعه غیر ممکن است . دو طرف دیگر در حال حاضر می تواند کمکی برای رفتن به قلعه باشد ولی در گذشته ، این دوطرف که به صورت باغ می‌باشند ، توسط دیوارهای سنگی بسیار قوی و بزرگی حفاظت می‌شده ، این علت کار را بسیار سخت می‌کرد . در این دیوارهای سنگی ، سنگهایی استفاده شده که بسیار بزرگ و سنگین می‌باشند و جابی تعجب است که چطور این سنگها را در آنجا حمل و نقل می‌کردند و روی هم قرار می‌دادند ، در صورتی که تکان دادن آنها در یک جای تخت بدون ماشینهای مکانیکی در عصر حاضر امکان ندارد . طبق تحقیقات و کاوشهایی که کرده‌ام اصل قلعه و اطاقهای آن در داخل این صخره سنگی کنده شده است . دلیلی که وجود دارد، این است که بر روی بعضی قسمتهای سنگ پنجره های کوچکی قرار دارد که خالی بودن صخره را ثابت می‌کند .
روی و بالای قلعه برجهائی وجود دارد که احتمالاً برای دیدبانی بوده است ، پله‌هایی ما را به روی این برجها می‌برد . اگر از پهلو به این پله ها نگاه کنیم روی آنها را حجم زیادی خاک پوشانده است و نکته مهمی که به نظر می رسد ، این است که ارتفاع هر کدام این پله ها بیش از 50 سانتیمتر می‌باشد و این را می‌رساند که مردانی بلند قامت به اینجا رفت وآمد داشته‌اند ، مردانی که برای زمانهای بسیار دور ، شاید قبل از ورود آریایی ها به ایران ، بوده اند . از این پله ها می توان اینطور استنباط کرد که قد این افراد بیش از 2 متر بوده است . کسانی که می توان نام «دیو» یا « دَئیوا» را روی آنها نهاد و شایدمنظور چکامه‌سرای بزرگ ایران «فردوسی» از دیوهایی که با رستم نبرد کردند همین‌ها باشند. هر چند که فردوسی در دو بیت زیر دیو را مردم بد معرفی کرده ولی طبق تحقیقات دانشمندان مردمان طبرستان بسیار قوی هیکل بوده اند و حتی در حال حاضر می‌توان این اختلاف را مشاهده کرد .

تـو مـردیـو را مـردم بـد شنـاس کسی کو ندارد زیزدان سپاس
هر آن کو گذشت از ره مردمی ز دیـــوان شمر مشمرش آدمی

نوع مصالح ساختمانی که در این قلعه بکار برده شده سنگ و نوعی ساروج است که گویند از مخلوط شیر و مواد دیگر حاصل شده ودارای استحکام بسیار زیادی است ، چون بعد از گذشت این همه سال هنوز اینطور پایدار مانده ، از نظر مهندسی و طراحی بسیار جالب بوده است ، با وجود اینکه این منطقه زلزله خیز است و تا به حال زلزله‌های بسیار قوی در این جا آمده ولی اثر جدی از خرابی در آن دیده نمی‌شود . درباره راه ورودی دژ ، ‌احتمالاً راه خاص و زیر زمینی برای آن طراحی شده است ، به این علت که هیچ راه مخصوصی برای ورود به قلعه وجود ندارد . البته امکان صعود به قلعه «منظور بالای قلعه» هست ولی نتیجه‌ای ندارد .
بحث درباره زمان ساخت این قلعه کار ساده ای نیست و زمان دقیق ساخت آن با آزمایشهای دقیق باستانشناسی معلوم می‌گردد (‌کربن 14 ). ولی از روی شواهد می توان حدسهایی زد که عمر تقریبی قلعه را بیان کند . آتشکده این قلعه بر ما این موضوع را روشن می‌کند که قلعه متعلق به دوران قبل از اسلام است ، و یا متعلق به پادشاهی زردشتی مذهب ،که بعد از ورود اسلام به ایران هنوز بر دین خود بوده است .
در کتاب «‌جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی ، تألیف لسترنج»‌آمده که :
در دامنه کوه دماوند دژ دیگری وجود داشت که از دژ فیروزکوه اهمیتش کمتر نبود و آنرا دژ «استوناوند» ‌یا «استناباد» ‌می‌گفتند قزوینی گوید سه هزار سال از عمر این دژ می‌گذرد و هیچکس نتوانسته در این مدت آنرا به قهر و غلبه تصرف کند ، تا آنکه مغولها در سال 613 با یورش آنرا تصرف نمودند . یاقوت گوید این قلعه را «جرهد» نیز گویند و دوازده فرسخ تا ری فاصله دارد و پناهگاه اسپهبد پادشاه قدیم زردشتی مذهب این بلاد بوده است . این قلعه را یحیی برمکی پس از محاصره تسخیر کرد و دختران اسپهبد را اسیر کرده به بغداد برد . یکی از این دختران که بحریه نام داشت ، همخوابه منصور خلیفه عباسی شد و از او مهدی پدر هاروی الرشید متولد گردید . فخروالدولیه دیلمی در سال 350 هجری به تعمیر آن دژ همت گماشت و سپس به تصرف اسماعیلیه در آمد .
و در آخر به عنوان قلعه لاریجان ( لازر) یا قلعه ملک بهمن در خدمت ملک بهمن لاریجانی قرار گرفت تا آنکه در سال ( 1005 -1010 هـ .ش ) عمر طولانی‌اش به پایان رسید .
با توجه به توضیحات بالا هیچ قلعه‌ای در این منطقه نسیت که قدمت قلعه «ملک بهمن» ‌را داشته باشد ، و با ری 12 فرسخ (72 کیلومتر) فاصله داشته باشد . به احتمال بسیار قوی این همان قلعه معروف استوناوند است که ساخت آن ، به زمان مادها یا قبل از آنها (قبل از ورود آریاییها به ایران) ‌برمی‌گردد.
درباره آتشکده‌ای که گفتم در خارج از این قلعه قرار دارد حرف زیادی نیست ، ارتفاع این آتشکده - که به صورت استوانه‌ای ساخته شده - حدود 5 متر و قطر آن 4 متر می باشد . این آتشگاه از داخل قلعه به راحتی و وضوح پدیدار است و با بنای سه‌طاق (توضیح داده خواهد شد) که در روبروی این قلعه و برروی کوههای امیری در دیواره خاکی سنگی قرار دارد ،‌ در یک راستا است .

سه طاق :

در چند خط بالاتر به اسم سه طاق برخورد کردید شاید مایل باشید اطلاعاتی نیز درباره این بنا به دست آورید . سه‌طاق ، همانطور که از اسمش هم پدیدار است ، همانند سه طاقچه در روبروی قلعه و آتشگاه آن و بر کوه امیری دیده می‌شود .
این سه طاقچه در دیواره خاکی سنگی و در ارتفاعی بسیار بالاتر نسبت به قلعه و آتشگاه بیرون آن نمایان است . برای رفتن به سه طاق ابتدا باید به ده وانا و سپس به آخا رفت و از آنجا با راهنمایی مردم محلی به سمت مقصد حرکت کرد .
(از آخا تا سه طاق تقریباً 5 ساعت راه می باشد) (از قلعه ملک بهمن تا سه طاق تقریباً 8 ساعت راه است) هر کدام از این طاقچه‌ها 7 متر ارتفاع و 5 متر عرض و 1 تا 2 متر عمق دارند . وقتی در این ارتفاع و در داخل این طاقها می‌ایستیم ، قلعه و آتشگاه آن در کف دستمان قرار دارد . حقیقت این است که این سه طاق به دست انسان ساخته شده است و مطمئناً هدفی را دنبال می‌کرده ولی واقعاً آن هدف چیست؟
اینجا بگذارید حکایتی را از یکی از ریش سفیدان ده «آخا» درباره سه‌طاق نقل کنم :
در زمانهای دور یکی از اهالی این ده به هندوستان سفر می‌کند ، در آنجا با شخصی دوست می‌‌شود که دارای قدرت غیب گویی بوده است ، روزی که می‌خواست برگردد ، دوستش به او می گوید : در دهی که تو زندگی می‌کنی چنین بنایی با این مشخصات وجود دارد ، در یکی از این طاقچه ها دالانی وجود دارد که به اطاقکی متصل است ، در این اطاقک گنجی نهفته است ، تو برو و آنرا بردار . او بر می گردد ولی دالانی پیدا نمی‌کند . به نظر می‌رسد که در اثر اتفاقی این دالان فرو ریخته و بسته شده است و تا کنون گنج آن بدست نیامده است .
البته به عقیده من هیچ افسانه ای دور از واقعیت نیست و این مثل هم در اینجا می‌توان ذکر کرد که تا نباشد چیزی مردم نگویند چیزها .
به نظر من این بنا به واسطه موقعیت و دید جالبی که دارد می‌توانسته به عنوان یک مرکز دیدبانی و یا پناهگاهی در مواقع خطر استفاده گردد . 

نویسندگان:بابک ارجمندی  - حسین آدوسی

منبع : سایت لاریجان






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ