بامشی دست گوشت جا نرسنه گنه بو دنه.
معنی: گربه دستش به گوشت نمی رسد می گوید بو می دهد.
موارد استعمال: عرضه انجام کاری را نداشتن.
معنی: خربزه رسیده نصیب شغال می شود.
موارد استعمال: بی زحمت و رنج به مقصد رسیدن.
برهنه، کرباس دلاپهنا ره خو ویندنه
معنی: شخصی عریان و برهنه پارچهی کرباس دو لا عرض را در خواب می بیند.
موارد استعمال: در خواب به آرزو رسیدن.
شنیدی که بوی کباب می آید اما داشتند خر را داغ می کردند.
معنی: پشت آدم بی شرم و حیا را با چوب می زنند می گوید صدای چوب از کجاست.
موارد استعمال: بی خیال بودن آدم های گستاخ.
بی سر تاش سرتاشنه
معنی: بدون ماشین سرتراشی موی آدم را می تراشد.
موارد استعمال: خیلی اهل جنگ و دعوا بودن.
معنی: با پا تو شکم کوبیدنت ما را کشت.
موارد استعمال: منت کردن
معنی: شپشی که در تن وجود دارد گزنده تر است.
موارد استعمال: آشناها بیشتر زخم زبون می زنند.
معنی: قمه زدن گربه ات را دیدم
موارد استعمال: بی قدرت بودن کسی، یعنی از خود تعریف می کند ولی در عمل قدرتی ندارد.
ته جان مه میس دله دره
معنی: جانت توی مشت من است.
موارد استعمال: اختیار و نبض کسی در دست یک نفر بودن.
معنی: تو نمی توانستی مرغ را بدزدی دنبال کردنها ترا کشت.
موارد استعمال: شخصی کاری را نمی تواند انجام دهد اما هنوز انجام نداده در همه جا پر شده .
ته شه مهمون کی هسّی دوش نشین دانّی
معنی: تو خودت مهمان چه کسی هستی که یک دوست هم همراه خودت می بری.
موارد استعمال: دعوت نکرده آدم جایی برود و همراه خودش نیز کسی را به عنوان مهمان دعوت کند.
تیساپه لینگ دریای او یِ جا نترسنه
معنی: پای برهنه از دیا نمی ترسد.
موارد استعمال: آدم بی باک و گستاخ از هیچ چیز نمی ترسد.