سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
مازرون
سلام بنده عسگرصادقی ازخطه سرسبز مازندران وشهرستان نکاوشاغل درتهران می باشم . هدف ازتاسیس این وبلاگ معرفی جاذبه ها وگردشگری استان زیبای مارندران وهمچنین انعکاس مسائل ومشکلات منطقه می باشد.خواهشمنداست باارائه نظرات سازنده وارزشمندخود بنده رادررسیدن به این امرمهم یاری نمایید. باتشکرمدیریت وبلاگ مازرون
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 322
بازدید دیروز : 133
کل بازدید : 644330
کل یادداشتها ها : 316
خبر مایه


 دنگ اون سر بلنگ گینی.

 

معنی: ]دنگ یک وسیله‌ی چوبی مانند آسیاب است که به وسیله‌ی آن گندم و تخم انار و برنج را آرد می کنند[ دنگ را برعکس بلند می کنی.

 موارد استعمال: خودش را حق دار جلوه می دهد در صورتی که مقصر اصلی خودش است.

 

   دیر نشین بالا نشین

 

 معنی: کسی که راه دور می نشیند هر وقت به وطن باز گردد خیلی به او احترام می گذارند. و در بهترین جا او را می نشانند.

 موارد استعمال: احترام قایل شدن برای شخصی که به جای غریب و دور می رود.

 

 

دیگر ونه های های بورده وای وای بمونسه.

 

معنی: برو  بیایش رفت و وای وای باقی ماند.

 موارد استعمال: روزگار خویشش رفت و زمان بدبختیش باقی ماند.

  

زن ورنی زن مارّ هارش اسب ورنی ونه یالِ.

 

معنی: می خواهی زن بگیری مادر زن را نگاه کن و می خواهی اسب بخری یالش را توجه کن.

 موارد استعمال:دقت کردن در انتخاب چیزی.

 

 

سر جرینگه ، دم درینگه

 

معنی: کسی که سرپ پایین است و دمش بیرون.

 موارد استعمال: ظاهرش خوب است اما باطن بدی دارد.

   

سِر چه دونده از وشنا چه گذرنه

 

معنی: آدم سیر چه می داند که از فرد گرسنه چه می گذرد.

 موارد استعمال: آدم سیر چه می داند که از فرد گرسنه چه می گذرد.

 

 

 سرسر خنّه بن بن گرد آشیه.

 

معنی: رویش را می خورد اما می گوید زیرش را گرد و غبار دارد.

 وارد استعمال: پوز دادن

 

  سر ویشتره سخن ویشتره

 

معنی: سخن که بیشتر است حرف ها و سخن هم بیشتر است.

موارد استعمال: تعداد افراد خانواده که بیشتر باشد خرج و مشکلاتش نیز بیشتر است.

 

  

 سیر بچیّه ،  ونه رَجْ دچیّه.

 

معنی: سیر چیده شده و جای پای هم مشخص است.

 موارد استعمال: کاری انجام شده و اثرات آن نیز باقی است،  در نتیجه نمی توان منکر شد.

 

 سیر هاده سرکه هاده ، من خوامبه سیر سرکه هاکنم.

 

معنی : سیر بده ، سرکه بده ، می خواهم سیر سرکه درست کنم.

 موارد استعمال: همه کارها را دیگران بکنند ولی به اسم او تمام شود.

 

  شال چشته خوانی بیری خربزه مارین از بن بکش

 

معنی: می خواهی از دست روباه راحت شوی بوته خربزه را از بیخ بکن.

 موارد استعمال: یک دفعه زیرش را بزن، جوابش کن تا از شرّش خلاص شوی.

  

شام بخرده په روز دهیه؟

 

معنی: آیا بعد از خوردن شام هوا روشن است.

 موارد استعمال: کار از کار گذشت، درنگ جایز نیست.

 

 

 

 






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ